حجاب مقولهای شرعی و اعتقادی است که پس از انقلاب اسلامی در تقاطع با سیاست، به امری هویتی و گفتمانی تبدیل شد که به تبع آن در سالهای اخیر بستر منازعات اجتماعی میان برخی از اقشار جامعه بوده است. مهمترین عامل تغییر نگاه و رویکرد جامعۀ ایرانی نسبت به مقوله حجاب و تبدیل آن از یک واجب دینی به امری اجتماعی و سیاسی، سخنرانیهای امام خمینی(ره) در بحبوحه مبارزات سیاسی مردم علیه حکومت پهلوی بود.
امام(ره) به عنوان رهبر و شخصیتی کاریزماتیک، نقش مهمی در جذب زنان به گفتمان انقلاب اسلامی داشت. کلید واژه «زن» که مکرر در این سخنرانیها به کار میرفت کدی بود که به جامعه ضرورت حضور و عاملیت زنان در تمامی عرصههای اجتماعی و مذهبی -سیاسی را گوشزد مینمود، حضوری که نمادش حجاب بود.
مینو صمیمی یکی از وابستگان دربار پهلوی در توصیف گرایش فراگیر زنان محجبه تظاهرکننده به چادر مینویسد: «در میانشان زنانی از هر صنف و طبقه وجود داشت. دانشجو، خانهدار، کارمند، متخصص، حتی زنان مربوط به طبقه متوسط تحصیل کرده در کشورهای غربی و حضور یکپارچه این زنان علاوه بر اینکه نمایشی تحسین برانگیز از جرأت و شهامت و اراده زنان ایرانی محسوب میشد، نشان دهنده جنبههای مذهبی انقلاب ایران نیز بود». طبق چنین گفتمانی که رویکرد ایجابیای به حجاب یعنی تبیین حجاب به عنوان شاخصه هویتی زن مسلمان و عامل تکریم او داشت؛ زن بواسطه حجاب، نه تنها خانه نشین و محدود نمیشد بلکه هویتی ارزشمند پیدا میکرد.
نماد انقلابی گری زن مسلمان
شواهد تاریخ انقلاب اسلامی نشان میدهد در این مقطع طیف گستردهای از زنان جامعه با میل و رغبت حجاب را انتخاب میکنند. حجابی که آن را مایه مباهات به دیگر زنان و نماد انقلابیگری زن مسلمان میدانند. اگر چه حجاب در میان انقلابیون غیر مذهبی، پذیرفته نشد اما مخالفتی هم با آن وجود نداشت و بالعکس. تصاویر موجود در آرشیو اسناد انقلاب اسلامی به خوبی گویای مبارزات انقلابی هم زمان زنان با حجاب و بیحجاب در کنار یگدیگر است. در واقع گفتمان انقلاب اسلامی مانند چتر فراگیری سوژههای اجتماعی- سیاسی مختلف را زیر سایه خود گرفت و همگان را در یک نقطه مشترک گرد هم جمع کرد که آن همان «ضدیت بر ضد شاه وگفتمان مدرنیزاسیون او بود». یکی از این سوژهها زنان بودند که توانستند در عینیتیابی گفتمان انقلاب اسلامی کنشگری فعال باشند.
گفتمان انقلابی امام(ره) تا پایان دفاع مقدس برگ برنده جمهوری اسلامی بود و کارکردهای مثبت فراوانی نیز برای جامعه مسلمان ما داشت اما بعد از این مقطع، کم کم شاهد به حاشیه رفتن رویکرد مذکور و ظهور گفتمان سنتی و محافظه کارانهای از اسلام هستیم که تمایلی به حضور زنان در جامعه ندارد. در این گفتمان دینی؛ الگوی سنتی، ترویج و مورد ستایش قرار میگیرد و مبلغین و متولیانش رویکرد غالباً سلبی به حجاب، یعنی تبیین حجاب به عنوان عامل بازدارنده انحرافات مردان جامعه را در پیش میگیرند. گفتمان سنتی مذکور در مواجهه با ورود مظاهر مدرنیته و رسانههای جدید و نیز بروز تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دهه ۷۰ که موجی از غرب گرایی را در ایران رواج داد، موضعی انفعالی داشته است.
حجاب و رویکردهای فرهنگی منفعلانه و بحران اقتصادی
در سالهای اخیر جامعه ما در عرصه اقتصادی هم به شدت دچار بحران بوده است. تحریمهای فلجکننده بینالمللی از یک سو و ناکارآمدی و فساد مدیریتی برخی از مسئولین و کنشگران سیاسی از سوی دیگر، به وضعیت نابسامان موجود دامنزده و بستر بروز تبعیضها و بیعدالتیهای فراوان شده است. روندی که موجب نارضایتیهای گسترده در میان اقشار مختلف جامعه است. این نارضایتیهای عمومی شدید نسبت به وضعیت معیشتی، یکی از عوامل اصلی نافرمانیهای مدنی چند سال اخیر مردم؛ از جمله حوادث پیرامون گشت ارشاد بود. حوادثی که کنشگران اصلی آن، زنان و دختران جوانی بودند که بیش از دیگران نسبت به موقعیت خود در جامعه، احساس فرودستی و تبعیض داشتند و مخالفت با حجاب به عنوان یکی از ارزشهای نمادین جمهوری اسلامی را نوعی کنش مبارزاتی تلقی میکردند چرا که اساساً نه تنها با مفهوم حجاب، احساس قرابت هویتی نداشتند بلکه آنرا مانع و محدودیتی برای بروز زنانگی خود میدیدند. این طیف از زنان بواسطه عدم آگاهی از فلسفه اصیل و هویت بخش حجاب که تحت تأثیر نگاه متحجرانه بود و دیگری متأثر بودن از فرهنگ متجدد غرب و رسانههای معاند با جمهوری اسلامی و احساس تبعیض و عدم رضایت از حکومت، به راحتی با اغتشاشگران همراه میشدند.
امام خمینی(ره) و برساخت هویت زنانه در انقلاب اسلامی
این خط مبارزاتی اگر چه توسط مخالفین جمهوری اسلامی، ظرف چند سال و خارج از مرزهای ایران توسط شبکههای اجتماعی به آنها دیکته شده بود اما زمینه و بسترش سالها پیش بواسطه بیتوجهی ما نسبت به زنان و عاملیت مهم آنها در جامعه اسلامی، فراهم شد. مقطعی که غالباً زنایده ال مسلمان؛ زنی محجوب و مستور در خانه ترسیم میشد که در مواجهه با دوگانه خانه داری و فعالیت اجتماعی؛ خانه داری را ترجیح میدهد. در آن مقطع هر گاه از ضرورت حجاب سخن گفته شد، غالباً نه به این منظور بود که حضور همراه با امنیت را برای زن در عرصه اجتماع تسهیل کند؛ بلکه هدف، جلوگیری از انحراف جامعه بود. هدفی که اگر چه از کارکردهای مثبت حجاب است اما به هیچ وجه از بیان صریح قرآن مستفاد نمیشود. اتفاقاً دال محوری در آیه ۵۹ احزاب؛ تشخص و هویت زن باایمان است که بواسطه حجاب نمود ظاهری و بیرونی مییابد و حجاب عامل حفاظتش در برابر آسیبهای اجتماعی است. این نوع نگاه به زن و حجاب همان نگاهی است که در بدو انقلاب توسط امام خمینی(ره) رواج داده شد. امام(ره) بواسطه این اجتهاد در زمانی کوتاه، بسیاری از زنان را با گفتمان انقلاب اسلامی همراه نمود. با پیوستن زنان به مبارزات بود که در کمتر از شش ماه، حکومت پهلوی سرنگون و انقلاب به پیروزی نهایی رسید. امام خمینی(ره) با تیزبینی و تیزهوشی خاص خود دریافته بود که انقلاب اسلامی ایران بدون شرکت بانوان به ثمر نخواهد رسید. ایشان در پاریس موکدا و صریحاً اعلام نمودند که شرکت خانمها در تظاهرات و راهپیماییها ولو با منع صریح پدران و شوهرانشان مواجه شوند، واجب است و آنها حق ندارند مانع شرکت زنان شوند. طرح مسئله تکلیف شرعی زنان برای شرکت در فرآیند انقلاب از سوی امام، تمامی محیطهای خصوصی و عمومی را به چالش کشید.
امروز اگر به دنبال پایان دادن به چالشهای پیرامون موضوعات فرهنگی مانند حجاب که اساساً مربوط به زنان است هستیم؛ راهی جز بازگشت به گفتمان امام خمینی(ره) نداریم. گفتمانی که در آن زن مسلمان ضمن داشتن هویتی مستقل در جامعه از عاملیتی همسان با عاملیت مردان برخوردار است و حجاب مقوم چنین عاملیتی میباشد.
نظر شما